هدف از این تحقیق بررسی کاهش علائم افسردگی با فرمت docx در قالب 37 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد
فهرست مطالب
کاهش علائم افسردگی
1-2) مقدمه 13
2-2) تاریخچه 14
3-2) تعاریف 14
4-2) مبانی نظری 15
1-4-2) نظریههای شناختی و راهبردهای نظری 16
الف) آلبرت الیس و نظریه درمانی عقلانی- عاطفی 17
ب) آرون بک و نظریه شناخت درمانی 19
ج) یانگ و طرحواره درمانی 22
د) باور و مدل راهاندازی عاطفی 27
ه) لسلی گرینبرگ و درمان هیجان محور 28
6-2) پیشینه پژوهش 63
7-2) جمعبندی مطالب 71
چه تعداد و چه نوع افرادی دچار بیماری افسردگی میگردند این خود سئوال مهمی است اما به نظر میرسد از آن مهمتر عواملی باشند که سبب ایجاد این بیماری و پیامدهای آن میشوند. تاکنون درمانهای بیشماری جهت بهبود و جلوگیری از عود بیماری افسردگی پدید آمده است اما معمولا پس از هر نوع درمان تعدادی از مراجعان علیرغم بهبودی نسبی هنوز علایمی از خلق پایین را نشان میدهند و به طور کامل بهبودی حاصل نمیشود و معمولا شاهد عود مجدد افسردگی هستیم.
مطالعات فراوانی در خصوص انواع درمانها و تاثیرات آنها بر روی بیماران افسرده صورت گرفته که در اینجا نیاز به طرح آنها نیست اما در مجموع پایه و اساس تمام این مطالعات و پژوهشها نظریههای متعدد اجتماعی و روانشناسی بوده است که ابعاد مختلف شخصیت فردی و اجتماعی انسان را مد نظر قرار میدهند.
در رویکردهای نوین همچون شناختی و طرحوارهدرمانی روانشناسان معتقدند که نوع تفسیر بیمار افسرده از رویدادها سبب بروز خلق منفی و حالت غمگینی در آنها میشود. در رویکرد درمانی پردازش اطلاعات درمانگران معتقدند که نحوه پردازش اطلاعات در بازیابی و شناخت تاثیر بسزایی دارد. سازمان شناختی و توانایی جهت پردازش موازی به فرد اجازه میدهد تا نظام ارزیابی چند لایهای به وجود آید و محرکهای ارائه شده در سطوح مختلف ارزشیابی و تعبیر و تفسیر شوند (ایورت و فلگویس ، 2002).
اطلاعات از دنیای برون به صورت محرکهای شیمیایی یا فیزیکی از طریق حواس به حافظه منتقل میشود. اولین مرحله پردازش اطلاعات تغییر دادههای به حس درآمده به گونهای است که بتوانیم در حافظه جای دهیم یعنی آنها را رمزگذاری نماییم.
معمولا اطلاعاتی که مورد توجه قرار گرفتند وارد سیستم پردازش و ذخیرهسازی میشوند. اطلاعات مدت اندکی در حافظه کوتاهمدت باقی خواهد ماند و در صورت لزوم توسط راهبردهای حافظه مورد توجه قرار گرفته و از طریق مجری مرکزی بخشی که اطلاعات در آنجا مورد توجه قرار میگیرد به حافظه بلندمدت منتقل میشود. راهبردهای حافظه فعالیتهای ذهنی عمدی هستند که احتمال یادآوری ما را افزایش میدهند.
پردازش خودکار جهت افزایش ظرفیت محدود حافظه کوتاهمدت به ما این امکان را میدهد تا به طور همزمان قادر به تمرکز روی اطلاعات دیگر در اطراف خود باشیم و اطلاعات ذخیره شده کمتر با تحریفهای شناختی همراه گردد. زمانی که اطلاعات را رمزگذاری میکنیم آنها را به چارچوبهای روانی میفرستیم تا قادر به بازیابی آنها به صورت ذهنی باشیم (ابوالمعالی و همکاران، 1389).